سه شنبه شب 90.12.2از شبكه سوم سیما حدود ساعت 11 شب برنامهای نشان میداد درباره انتخابات. تریبون آزاد بود و هركس هرچه دلش میخواست میگفت.
طبق معمول در آستانه انتخابات حرفهای غیرمعمول هم پخش میشد، آن هم توسط آدمهایی كه ظاهرشان با متر و معیارهای همیشگی تلویزیون در تضاد است. این نحوه تبلیغی كه بسیار ریاكارانه و نخنما هم شده است حقیقتا حال بههم زن است. در تمام ایام سال تلویزیون پاك و پاستوریزه است. همه آدمها یكشكلند و همه حرفها، همان حرفهای همیشگی تبلیغاتی و رسمی. اما به یكباره گویی نظام سیاسی از بیخ و بن تغییر كرده است.
حرفهایی میشنوید و تصاویری در تلویزیون میبینید كه از شش جهت دچار حیرت میشوید. از این داستان پرآب چشم كه بگذریم، دوستان برنامهساز انگار اصلا قائل به ربط نبودند یا اینكه به هیچ وجه نمیدانستند موضوع برنامه درباره چیست. موسیقی، تدوین، تیتراژ، وله و هر چیز دیگری كه ساخته شده بود بیش از آن كه مناسب یك برنامه انتخاباتی باشد مناسب یك برنامه جنایی بود. مثلا اگر برنامه درباره یك پرونده قتلهای زنجیرهای و یا كشف و انهدام یك باند بزرگ مواد مخدر بود هیچ ایرادی نداشت كه با چنین شكل و شمایلی ساخته شود. دیگر این كه دوستان تبلیغاتچی برای جلب اعتماد مردم حرفهایی در برنامه گنجانده بودند كه كاش نمیگنجاندند.
یكی آمد و گفت اصلا چرا باید در انتخابات شركت كرد وقتی از دست كسی كاری برنمیآید و كاندیداهای مورد علاقه ما نیز امكان حضور در این انتخابات را ندارند. پاسخی كه برای این اعتراض در نظر گرفته شده بود جالب بود. جوان به ظاهر معقولی درآمد كه: نباید خود را از حق انتخاب محروم كنیم حتی اگر بارها و بارها شكست بخوریم. آمریكاییها 150 سال در انتخابات شركت كردند تا توانستند اوباما را كه یك سیاهپوست است به ریاست جمهوری برسانند.
عجبا! حیرتا! نمیدانم كدام نابعه پیش خودش فكر كرده با این خوشذوقی توانسته جواب آن اعتراض را بدهد ولی بد نیست كمی هم به این پرسشها كه ممكن است به ذهن هر مخاطبی خطور كند بیندیشد، شاید در برنامههای بعدی توانست پاسخی برای آنها بیابد. اول آنكه از كی تا حالا آمریكا معیار مردمسالاری آن هم از نوع دینیاش شده كه ما بیخبریم؟ مگر نمیگویید آمریكا شیطان بزرگ است؟ مگر نمیگویید «مرگ بر آمریكا» از شعارهای بنیادین انقلاب اسلامی است؟ آنوقت چگونه همین آمریكا میتواند معیاری برای آزادی و حق انتخاب و مردمسالاری باشد؟ دیگر آنكه كمی هم احتمال بدهید مخاطب كمحافظه شما شاید دیگر برنامههای تلویزیون را از سر اتفاق دیده باشد و باز هم از سر اتفاق از زبان كارشناسان و مجریان خبره شما نشنیده باشد كه رئیس جمهور آمریكا را نه رأی مردم كه لابیهای قدرت ضد صهیونیستی انتخاب میكند. انتخاب یك سیاهپوست هم نقشه فراماسونها و سرمایهدارها بوده تا چهره خشن و منفور آمریكا را در منظر افكار عمومی ترمیم كنند. علاوه بر همه اینها مگر همین رئیسجمهور رنگینپوست آمریكا نیست كه امروز از امكان حمله نظامی به ایران سخن میگوید؟ این یكی را دیگر كجای دلمان بگذاریم؟ مگر اینكه... بگذریم. به قول شاعر:
سخنم شد بلند و میترسم
كه مرا چیزی از زبان بجهد
This great article has really peaked my interest. I am going to take a note of your
website and keep checking for new details about once a week.
I subscribed to your Feed too.